کروت
لغتنامه دهخدا
کروت . [ ک ُ ] (ص ) فربه باشد که در برابر لاغر است . (آنندراج ). فربی . چاق . (یادداشت مؤلف ) :
گرچه در تألیف این ابیات نیست
بی سمین غثی و بی غثی کروت .
|| (اِ) نام ظرف آب . (غیاث اللغات ).
گرچه در تألیف این ابیات نیست
بی سمین غثی و بی غثی کروت .
انوری .
|| (اِ) نام ظرف آب . (غیاث اللغات ).