ترجمه مقاله

کریان

لغت‌نامه دهخدا

کریان . [ ک َرْ ] (ع ص ) خوابنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کَری ّ. خواب آلود وپینکی زننده را گویند. (برهان ). || دونده .(منتهی الارب ) (آنندراج ). کَری ّ. رجوع به کری شود.
ترجمه مقاله