ترجمه مقاله

کریان

لغت‌نامه دهخدا

کریان . [ ک ُرْ/ ک ُ رِ ] (اِ) فدا بود یعنی بدلی که خود را یا دیگری را از بلا برهاند. (برهان ) (آنندراج ) :
چون نیاز آید سزاوار است داد
جان من کریان این سالار باد.

بوشکور.


ترجمه مقاله