ترجمه مقاله

کری

لغت‌نامه دهخدا

کری . [ ] (اِ) وزغه . (از فهرست مخزن الادویه ). || چلپاسه . کرباسو. کرباسه . و شاید صورتی از کرباسه باشد. رجوع به کرباسو شود.
ترجمه مقاله