ترجمه مقاله

کزردن

لغت‌نامه دهخدا

کزردن . [ ک ُ زَ دَ ] (مص ) چاره جویی و چاره جستن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اما صحیح گزردن است از گزر (=گزیر) + دن (پسوند مصدری ) و اسم از آن گزرد است به معنی چاره . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله