کسلمندلغتنامه دهخداکسلمند. [ ک َ س ِ م َ ] (ص مرکب ) (از: کسل + مند) سست و ناتوان و ضعیف || دردمند.بیمار. || کاهل و تنبل . (ناظم الاطباء).