ترجمه مقاله

کسل

لغت‌نامه دهخدا

کسل . [ ک ِ ] (ع اِ) زه کمان نداف چون بکشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). زه کمان نداف چون فروکشد از آن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله