ترجمه مقاله

کلاهخود

لغت‌نامه دهخدا

کلاهخود. [ ک ُ ] (اِ مرکب ) کله خود. خود. کلاهی از آهن ، فولاد یا فلز دیگر که سپاهیان بر سر گذارند. مغفر.(فرهنگ فارسی معین ). پوششی از چرمهای مخصوص و پخته شده یا از فلز برای محافظت سر و گردن و گاه صورت جنگجویان . کاسک . (از لاروس ). و رجوع به کلاه و کلاخود و خود و کله خود و مغفر شود.
ترجمه مقاله