ترجمه مقاله

کلباد

لغت‌نامه دهخدا

کلباد. [ ک ُ ](اِخ ) نام قریه ای است قریب به اشرف از بلاد طبرستان ... (از انجمن آرا) از دهات اشرف در مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 167). نام یکی از دهستانهای بخش بهشهر از شهرستان ساری است . این دهستان درآخرین حد خاوری بخش بهشهر و همچنین مازندران و طول طرفین راه آهن و شوسه واقع گردیده است . قسمت شمالی دهستان دشتی است که به خلیج گرگان منتهی می شود. قسمت جنوبی دهستان کوهستان جنگلی است و هوای آن معتدل و مرطوب و آب آنجا از چشمه سار و قنات و محصول عمده ٔ آن برنج ، غلات ، توتون سیگار، پنبه ، صیفی ، مرکبات و مختصری ابریشم است . این دهستان از 9 آبادی تشکیل شده و در حدود 5700 تن سکنه دارد و قرای مهم آن لمراسک ، تیرتاش و تیله نواند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله