ترجمه مقاله

کلب

لغت‌نامه دهخدا

کلب . [ ک َ ] (اِخ ) حی سوم از قضاعه ، و آنها از اولاد کلب بن وبرةبن ثعلبةبن حلوان بن عمران ابی الحافی بن قضاعة، و حارثة کلبی ، ابوزیدبن حارثه مولی رسول اﷲ (ص )از آنهاست . صاحب حماة گوید: بنوکلب در دوران جاهلیت در «دومة الجندل » و تبوک و اطراف شام اقامت داشتند و ابن سعید گوید: هم اکنون جمع کثیری از آنان در خلیج قسطنطنیه سکونت دارند و مسلمان هستند. و صاحب مسالک الابصار آرد: اقوامی از آنان در بشیرز و حلب و آبادی های آن و تدمر و المناظر سکونت دارند و منسوب بدانهارا کلبی گویند. (صبح الاعشی ج 1 ص 316). قبیله ای است از قضاعة و کلبی منسوب به اوست (منتهی الارب ). قبیله ای از قضاعه . و هو کلب بن وبرةبن تغلب بن حلوان بن عمران بن قضاعه . کلبی منسوب بدان است . (منتهی الارب ). نام قبیله ای از قضاعة. (ناظم الاطباء). ابن وبره از قضاعة جد جاهلی و از نسل اوست بنوکلدة و بنواوس و بنوثور و بنورفیده . (از اعلام زرکلی ). و رجوع به الموشح ص 61، 81، 195 و انساب سمعانی و امتاع الاسماع ص 30 و 31 و عقدالفرید ج 3 ص 287 و 292 و الحلل السندسیه ص 298 شود.
ترجمه مقاله