ترجمه مقاله

کلثوم

لغت‌نامه دهخدا

کلثوم . [ ک ُ ] (ع ص ، اِ) مرد پرگوشت رخسار نیکوروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه دو گونه و چهره ٔ او پرگوشت باشد. (از اقرب الموارد). پرگوشت رخسار بی ترش رویی . (فرهنگ فارسی معین ). || پیل یاپیل بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). فیل و گویند زندبیل . (از اقرب الموارد). ژنده پیل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || حریر پاره ٔ سر درفش . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). حریر پاره ای که بر سردرفش بندند. (ناظم الاطباء). || از اعلام است . (ناظم الاطباء). نامی است از نامهای زنان . (فرهنگ فارسی معین ). در عربی نامی از نامهای مردان ، در فارسی نامی از زنان است (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله