کلنگ زدن
لغتنامه دهخدا
کلنگ زدن . [ ک ُ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کلنگ بر زمین کوبیدن و کندن و شکافتن آن را ضربت وارد کردن با کلنگ بر زمین و دیوار برای کندن و شکافتن آن :
کلنگی می زند چون شیر جنگی
کلنگی نه که او باشد کلنگی .
و رجوع به کلنگ بمعنی دست افزار شود.
کلنگی می زند چون شیر جنگی
کلنگی نه که او باشد کلنگی .
نظامی .
و رجوع به کلنگ بمعنی دست افزار شود.