ترجمه مقاله

کلوب

لغت‌نامه دهخدا

کلوب . [ ک َل ْ لو ] (ع اِ) مهماز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). مهمیز. (ناظم الاطباء). || اره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || انگشت شور. (مهذب الاسماء). انبر و کلبتان . (ناظم الاطباء). آهنی سر کج و گویند چوبی با سری خمیده از خودش و یا از آهن که بدان آتش را پیش کشند. ج ، کلالیب . (از اقرب الموارد). انبر. پنس . ماشه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله