ترجمه مقاله

کلید افکندن

لغت‌نامه دهخدا

کلید افکندن . [ ک ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در ولایت رسم است که چون زنان آنجا به فال گوش متوجه شوند، افسونی خاص بر کلید دمیده بر سر راه اندازند. (غیاث ) (آنندراج ). در قدیم رسم بود که زنان چون به فال گوش می ایستادند، افسونی خاص بر کلیددمیده بر سر راه می انداختند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله