کلیلیلغتنامه دهخداکلیلی . [ ک َ ] (حامص ) تاریکی چشم باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 524) (لغت نامه ٔ اسدی یادداشت به خط مرحوم دهخدا).