کل مکل
لغتنامه دهخدا
کل مکل . [ ک َ م َ ک َ ] (اِ مرکب ) مرادف کَلکَل . (آنندراج ). شور و غوغا. (غیاث ). مبدل عامیانه ٔ قال مقال . شورو غوغا. قال مقال . (فرهنگ فارسی معین ) :
این همه کل مکل از تنبک گوینده ٔ تست
مطربا حق ْ حق ِ ما از دم پوینده ٔ تست .
این همه کل مکل از تنبک گوینده ٔ تست
مطربا حق ْ حق ِ ما از دم پوینده ٔ تست .
میرنجات (از آنندراج ).