ترجمه مقاله

کماله

لغت‌نامه دهخدا

کماله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ)ابریشم کج را گویند و آن ابریشم فرومایه است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کماله بمعنی کج (کژ) مقابل راست را به معنی «کژ» که معرب آن قز است گرفته اند. و امروز نیز «چماله » به همین معنی استعمال می شود و فرهنگ نویسان «کج » را در معنی کلمه به معنی کج ابریشم گرفته اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کج . کژ. مقابل راست . (فرهنگ فارسی معین ) :
باز قوی شد به باغ دختر نرگس
دست شده سست و پای گشته کماله .

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله