ترجمه مقاله

کمال

لغت‌نامه دهخدا

کمال . [ ک َ ] (اِخ ) نام وی سید کمال کجکولی ، ساکن بلخ و معاصر امیرعلیشیر نوایی بود و گویند صد هزار بیت شعر گفته است . این مطلع از اوست :
ای روشنی از نور رخت دیده ٔ جان را
بر خاک نشانده قد تو سرو روان را.

(از رجال حبیب السیر ص 138).


ترجمه مقاله