ترجمه مقاله

کمام

لغت‌نامه دهخدا

کمام . [ ک ِ ] (ع اِ) آنچه بدان دهان شتر را بندند تا نگزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ، ذیل کمامة) (ناظم الاطباء). چیزی که با آن دهان شتر را بندند تا نگزد یا دهان گاو را بندند تا نخورد. (از اقرب الموارد). پوزه بند. پتفوزبند. دهن بند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || توبره ٔ اسب و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).ج ، اَکِمَّة. (ناظم الاطباء). و رجوع به کمامة شود.
ترجمه مقاله