ترجمه مقاله

کمان افراز

لغت‌نامه دهخدا

کمان افراز. [ ک َ اَ ] (نف مرکب ) آنکه کمان افرازد. آنکه کمان را به قصد تیراندازی بدست گیرد. برافرازنده وبر دست گیرنده ٔ کمان به قصد تیراندازی :
بس کمان افراز و تیرانداز کاندر پیش تو
رخنه در خارا کند تیر کمان صد منی .

امیرمعزی (از آنندراج ذیل کمان صد منی ).


و رجوع به ماده ٔبعد شود.
ترجمه مقاله