ترجمه مقاله

کمرچین

لغت‌نامه دهخدا

کمرچین . [ ک َ م َ ] (اِ مرکب ) جامه ای چین دار و این مخصوص هند است و در ولایت این راعیب دانند چرا که لوطیان و رقاصان می پوشند. (آنندراج ). قسمی از پوشاک که کمر وی چین دار است . (ناظم الاطباء). جامه ٔ چین دار. (فرهنگ فارسی معین ). نوعی قبای کوتاه دامن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
می کشد از بس درازی گیسوت در پای دل
زلف پرچینت کمرچینی است بر بالای دل .

سید اشرف (از آنندراج ).


|| چینی که به کمر قبا دهند. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله