ترجمه مقاله

کمع

لغت‌نامه دهخدا

کمع. [ ک َ ] (ع ص ، اِ) بریدن ْ دست و پای ستور را. || درآمدن در آب . || به دهان آب خوردن . || سست رفتن ستور. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله