ترجمه مقاله

کنامگاه

لغت‌نامه دهخدا

کنامگاه . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) چراگاه دواب : و چهارصد گزی زمین ... و به عهد ملک سعید اردشیر کنامگاه اسبان تازی او بود. (تاریخ طبرستان ).
ترجمه مقاله