ترجمه مقاله

کنجر

لغت‌نامه دهخدا

کنجر. [ ک َ ج َ ] (ص ) فیل بزرگ جثه و قوی هیکل جنگی را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از جهانگیری ) (ناظم الاطباء). همان کنج یعنی فیل بزرگ جثه و ظاهراً به تصحیف خوانده اند.(فرهنگ رشیدی ). مؤلف سراج اللغات گوید: این لفظ هندی است اما در شعر استادان دیده نشده و در سانسکریت کونجره (هر چیز برجسته و ممتاز در نوع خود، فیل ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله