کنداولغتنامه دهخداکنداو. [ ک ُ ] (ص ، اِ) کندا. کاهن : و بسیاری از این کنداو و فال گویان و زجر و کسانی که در شانه گوسفند نگرند. (مجمل التواریخ والقصص ص 103). رجوع به کندا شود.