ترجمه مقاله

کندله

لغت‌نامه دهخدا

کندله . [ ک ُ دُ ل َ / ل ِ ] (اِ) چیزی گره شده و یک جا جمعگشته . (برهان ) (آنندراج ). گندله و هر چیز گره شده و یک جا جمعگشته . (ناظم الاطباء). امروز با گاف پارسی «گُندُلُه » گویند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گندله شود.
ترجمه مقاله