ترجمه مقاله

کندوکاو

لغت‌نامه دهخدا

کندوکاو. [ ک َدُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) وررفتن به چیزی . کنجکاوی کردن . ته و توی چیزی را درآوردن . اجزای چیزی را ناشیانه از یکدیگر جدا کردن . وقت خود را صرف تجزیه وشناختن اجزای چیزی کردن . (فرهنگ عامیانه جمالزاده ).کِندُوکَو. کندن و کاویدن . کندوکو کردن ؛ با چیزی مروسیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کندن . کاویدن . تفحص . تجسس . (فرهنگ فارسی معین ). || سعی وکوشش . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کندوکو شود.
ترجمه مقاله