ترجمه مقاله

کندی

لغت‌نامه دهخدا

کندی . [ ک َ ] (اِ) گلی باشد سفید و مایل به زردی و به درازی نیم گز شود و به غایت خوشبوی باشد و درخت و طلع آن شبیه به درخت و طلع خرما است . و این گل در بلاد عرب و گرمسیر شیراز و هندوستان بسیار است . و آن را به عربی کاذی و به هندی کیوره خوانند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). نام گل سفید که در هندی کیوره و به عربی کاذی خوانند و کنده نیز آمده است . (فرهنگ رشیدی ). نام گلی است سفید که به هندی کیوره گویند و به عربی کاذی ،درخت و طلع آن شبیه به درخت و شکوفه ٔ خرما است . و این گل در عربستان بسیار شود و در فارس نیز بسیار به هم رسد. (انجمن آرا) (آنندراج ). رستنی سفید خوشبوی که درخت آن مانا به درخت خرمایی باشد و در بلاد گرمسیری عمل می آید و به تازی کاذی نامند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله