ترجمه مقاله

کنعان

لغت‌نامه دهخدا

کنعان . [ ک َ ] (اِخ ) نام پسر نوح (ع ) است . (برهان ) (آنندراج ). نام پسر سام بن نوح . (ناظم الاطباء). (حلیم و بردبار) پسر چهارمین حام است (سفر پیدایش 10:6) (اول تواریخ ایام 1:8) وی جد قبایل و طوایفی است که در اراضی غربی اردن سکونت می داشتند و حضرت نوح حام را که جد کنعانیان است لعنت نمود زیرا که هتک احترام پدر خود را نموده از وی حیا نکرد (سفر پیدایش 9:20 - 25) از این روی تمام قوم کنعانیان این لعنت را بر خود برداشت نمودند چه که در ایام افتتاح فلسطین اسرائیلیان اکثر ایشان را به قتل رسانیدند و مابقی را طوق عبودیت بر گردن نهادند. (از قاموس کتاب مقدس ). ابن کلبی گوید که او پسر نوح است ولی ازهری گویدکه او پسر سام بن نوح است و این درست است . (از معجم البلدان ). و رجوع به معجم البلدان و کنعانیون شود.
ترجمه مقاله