ترجمه مقاله

کهترپرور

لغت‌نامه دهخدا

کهترپرور. [ ک ِ ت َ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) کهترنواز. زیردست نواز. بنده پرور. آنکه با چاکران و فرودستان خود مهربان باشد :
از خداوندی و از فضل چه دانی که چه کرد
آن ملک زاده ٔ آزاده ٔ کهترپرور.

فرخی .


رجوع به کهترنواز شود.
ترجمه مقاله