ترجمه مقاله

کهتری کردن

لغت‌نامه دهخدا

کهتری کردن .[ ک ِ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بندگی و چاکری کردن . اطاعت و فرمانبرداری کردن . خدمتگزاری کردن :
چو خواهی که فردا کنی مهتری
مکن دشمن خویش را کهتری .

سعدی (بوستان ).


رجوع به کهتری شود.
ترجمه مقاله