کهن کار
لغتنامه دهخدا
کهن کار. [ ک ُ هََ / هَُ ] (ص مرکب ) کهنه کار. باتجربه . که در کاری تجربه و سابقه ٔ ممتد دارد :
کهن کاران سخن پاکیزه گفتند
سخن بگذار، مروارید سفتند.
رجوع به کهنه کار شود.
کهن کاران سخن پاکیزه گفتند
سخن بگذار، مروارید سفتند.
نظامی .
رجوع به کهنه کار شود.