ترجمه مقاله

کواسب

لغت‌نامه دهخدا

کواسب . [ ک َ س ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کاسبة. (اقرب الموارد). رجوع به کاسب و کاسبة شود. || اعضا و اندامهای بدن انسان و مرغ .(از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). اطراف بدن مانند دست و پاها. (ناظم الاطباء). || شکاریان از مرغ و دد. (منتهی الارب ) . (آنندراج ). مرغان و ددان شکاری . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله