ترجمه مقاله

کوره ٔ دارابجرد

لغت‌نامه دهخدا

کوره ٔ دارابجرد. [ رَ / رِ ی ِ ج ِ ] (اِخ ) یکی ازپنج کوره ٔ ولایت پارس است . این کوره منسوب است به دارای بزرگ پسر بهمن بن اسفندیار. دارابجرد را دارابن بهمن بنا کرده است . شهری مدور چنانکه به پرگار کرده اند و حصاری محکم در میان شهر و خندقی که به آب معین برده اند و چهار دروازه بدین حصار است و اکنون شهر خراب است و هیچ نمانده است جز این دیوار و خندق و هوای آن گرمسیر است و [ دارای ] درخت خرما باشد و آب روان بدست و مومیایی از آنجا خیزد از کوهی قطره قطره می چکد و کانی است که از هفت رنگ نمک از آنجا خیزد. (از فارسنامه ٔ ابن البلخی چ گای لسترنج ص 129). رجوع به همان مأخذ ص 129 و خوره ٔ داراب در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله