ترجمه مقاله

کوزر

لغت‌نامه دهخدا

کوزر. [ زَ ] (اِ) خوشه ٔ گندم و جوی را گویند که در وقت کوفتن خرمن خرد نشده باشد و بار دیگر بکوبند و آن را به عربی قصاله و قصامه خوانند (برهان ) (آنندراج ). در یزدی «کوزاره »، گندم از خوشه بیرون نیامده . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). || غربیلی که آهک و سنگریزه را بدان غربیل کنند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله