ترجمه مقاله

کولیدن

لغت‌نامه دهخدا

کولیدن . [ دَ ] (مص )با ثانی مجهول ، به معنی کندن و کاویدن زمین باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در گنابادی می کوله به معنی می کند کَولیدن َ، کولش به معنی شیار کردن ، در کردی کولن به معنی حفر کردن ، حک کردن . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کندن زمین . حفر کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || ریشه کندن و برآوردن از زمین را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ). از ریشه کندن و از بیخ برآوردن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله