ترجمه مقاله

کوچ به کوچ

لغت‌نامه دهخدا

کوچ به کوچ . [ ب ِ] (ق مرکب ) رفتن به تواتر و پی درپی باشد. (برهان ). رفتن از منزلی به منزل دیگر بدون درنگ و توقف و اتراق . (ناظم الاطباء). رفتن به تواتر و پی درپی . رحلت بتدریج . کوچ بر کوچ . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوچ بر کوچ شود. || (اِ مرکب ) اسب و مرکب دزدان و راهزنان را هم گفته اند. (برهان ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله