ترجمه مقاله

کویر نمک

لغت‌نامه دهخدا

کویر نمک . [ ک َ رِ ن َ م َ ] (اِخ ) ناحیه ای است که از خراسان و سیستان تاحوالی قم و کاشان و یزد امتداد می یابد. از مواد رسوبی رودهای سابق پر شده است . در زمانهای قدیم در این نقاط دریاچه هایی بوده که به تدریج خشک شده است . در موقع باریدن باران مقداری گل و لای با خود برده و آنها را پر می کند و سطح باتلاقی تشکیل می شود. در تابستان به جای آب ورقه ٔ نمکی دیده می شود. جز در فصل زمستان درآن آب پیدا نمی شود. در این دشت وسیع حیوان و گیاه وجود ندارد اما حاشیه ٔ آن چندان بایر نیست و هوای این قسمت از کویر معتدل تر است و کمی ِ ارتفاع از سختی سرمای زمستان می کاهد. در زمستان بارندگی آن نسبةً زیاداست و به همین جهت درختهای کوچکی سبز می شود که تشکیل جنگلهای مخصوصی می دهد. در این قسمت جمعیت هم دیده می شود. در وسط کویر هم نواحیی می توان یافت که از حیث آب و جمعیت و حاصل مهم است . این نواحی متعدد و به هم چسبیده است و حتی شهرهایی در آن دیده می شود مانند گلشن که باغها و نخلستانها و مزارع آنها مشهور است و جندق و بیابانک که هر یک از آنها از یکدیگر فواصل زیاد دارند مثلاً طبس (گلشن ) تا نزدیکترین آبادی 200هزارگز فاصله دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 485).
ترجمه مقاله