ترجمه مقاله

کژخاطر

لغت‌نامه دهخدا

کژخاطر. [ ک َ طِ ] (ص مرکب ) کژدل . کنایه از کسی که مزاج او بر استقامت نباشد و در موزون و ناموزون فرق نکند. (آنندراج ). ناموزون . کج طبیعت . (ناظم الاطباء). آنکه طبعش نامستقیم باشد. کج طبیعت . ناموزون . کژدل . (فرهنگ فارسی معین ). کنایه از شخص ناموزون و کج طبیعت باشد. (برهان ). رجوع به کژدل و کج طبیعت شود.
ترجمه مقاله