کژشمار
لغتنامه دهخدا
کژشمار. [ ک َ ش ِ / ش ُ ] (نف مرکب ) کژشمارنده . که چیزی را باکژی و دوبینی شماره کند. که شمارش نه بواقعی و راستی کند :
گفتی احول یکی دو بیند چون
من نبینم از آنچه هست فزون
احول ار هیچ کژشمارستی
بر فلک مه که دوست چارستی .
گفتی احول یکی دو بیند چون
من نبینم از آنچه هست فزون
احول ار هیچ کژشمارستی
بر فلک مه که دوست چارستی .
سنائی .