کژگوییلغتنامه دهخداکژگویی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل کژگوی . کج گویی . دروغزنی . دروغگویی . مقابل راست گویی : ز کژگویی سخن را قدر کم گشت کسی کو راستگو شد محتشم گشت .نظامی .