ترجمه مقاله

کیان

لغت‌نامه دهخدا

کیان . (ع مص ) بودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کَون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کَون شود. || هست شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حادث شدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله