ترجمه مقاله

کیح

لغت‌نامه دهخدا

کیح . (ع اِ) روی کوه و بن آن . ج ، اکیاح ، کیوح . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کنار کوه . ج ، اکیاح ، کیوح . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله