ترجمه مقاله

کیرخ

لغت‌نامه دهخدا

کیرخ . [ رَ ] (اِ) دو تخته ٔ میان پیوسته باشد و قرآن و کتاب بر آن نهند، و به عربی رحل خوانند. و به این معنی با کاف فارسی آمده است و اصح آن است . (برهان ) (آنندراج ). رحل و دو تخته ٔ میان پیوسته که قرآن و کتاب به روی آن گذارند. (ناظم الاطباء). رجوع به گیرخ شود.
ترجمه مقاله