ترجمه مقاله

کیری

لغت‌نامه دهخدا

کیری . (اِخ ) نام جایی . (ناظم الاطباء). این کلمه در تاریخ بیهقی در مواضع متعدد آمده و ضبط صحیح آن معلوم نیست . در تاریخ بیهقی چ ادیب ص 274 و 675 به صورت «کیری » و در تاریخ بیهقی چ فیاض ص 272 و 690 «گیری » و در ص 661 «کیری » آمده است . در حاشیه ٔ تاریخ بیهقی چ فیاض ص 661 و 690 آرد: این کلمه چند جا به همین شکل در این کتاب آمده است ، در زین الاخبار «کسری » و در اخبار الدولة السلجوقیه هم شبیه به آن آمده ، و صورت درست آن معلوم نیست .
ترجمه مقاله