ترجمه مقاله

کیس

لغت‌نامه دهخدا

کیس . (اِ) چین و شکنج را گویند. (برهان ) (آنندراج ). چین و تاه و شکنج . (ناظم الاطباء). چین . شکنج . چروک (پوست و پارچه و غیره ). (فرهنگ فارسی معین ). نورد. چین . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کیس افتادن در جامه ؛ چین و چروک پیدا کردن . رجوع به ترکیب های بعد شود.
- کیس برداشتن ؛ چین پیدا کردن . چین و چروک شدن . رجوع به کیس خوردن و کیس شدن شود.
- کیس خوردگی ؛ حالت و چگونگی کیس خورده . چین و چروک یافته .
- کیس خوردن (درتداول عامه ) ؛ چین خوردن . (فرهنگ فارسی معین ). چین و چروک شدن .
- کیس خورده ؛ چین و چروک شده . چین خورده . رجوع به ترکیب قبل شود.
- کیس شدن ؛ کیس خوردن . چین و چروک شدن . تاه و شکنج برداشتن جامه و فرش و جز آنها. و رجوع به ترکیب های قبل شود.
ترجمه مقاله