ترجمه مقاله

کیلة

لغت‌نامه دهخدا

کیلة. [ ک َ ل َ ] (ع اِ) پیمانه . (ناظم الاطباء). ظرفی که بدان گندم کیل کنند، و آن در شام دومُدّ است .ج ، کیلات . (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود. || اسم مرة است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله