کیماکلغتنامه دهخداکیماک . [ ک َ / ک ِ / کی ] (اِ) اسم پارسی کف شیرتازه دوشیده است که به پارسی سرشیر و چربه و به ترکی قیماق گویند. (از انجمن آرا) (آنندراج ). به معنی قیماق باشد که سرشیر است . (برهان ). رجوع به قیماق شود.