ترجمه مقاله

کیمنش

لغت‌نامه دهخدا

کیمنش . [ ] (اِخ ) بنابه قول ابوریحان پسر کیقباد و جد کی لهراسب بوده است اما حمزه ٔ اصفهانی و مسعودی کیفشین (کی پشین ) نقل کرده اند. (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی تألیف معین ، متن و حاشیه ٔ ص 322). رجوع به کیفشین و کی پشین شود.
ترجمه مقاله