ترجمه مقاله

کینونة

لغت‌نامه دهخدا

کینونة. [ ک َ نو ن َ ] (ع مص ) بودن . (ترجمان القرآن ) (آنندراج ). بودن و هست شدن . کون . کیان . (منتهی الارب ). حادث شدن . کون . کیان . (از اقرب الموارد). رجوع به کینونه و کینونت شود. || (اِمص ) آفرینش .پیدایش . (آنندراج ). رجوع به کینونه و کینونت شود.
ترجمه مقاله